کد مطلب:254174 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:325

اقبال سامرا
متوكل، دهمین خلیفه ی عباسی كه بنا به پیشگویی مولا علی علیه السلام كافرترین خلفای عباسی بود، [1] از ترس



[ صفحه 19]



مردم مسلمان، امام هادی علیه السلام را در سال 233 ق. از شهر مدینه اخراج و مجبور به اقامت در شهر سامرا كرد، غافل از اینكه خورشید خدا هر جا كه باشد خواهد درخشید و شب پرستان سیاه بخت، هیچ وقت نمی توانند به آفتاب، آفتی برسانند.

امام هادی، آن ستاره ی همیشه فروزان خدا، بیش از بیست سال در سامرا زندگی كرد و چه بزرگمردانی كه در سایه سار لطف حضرتش، حدیث حیات و روایت نجات آموختند و هر یك همچون ستاره ای در آسمان سامرا به نور افكنی پرداختند و جهان را از پرتو فیضشان منور ساختند.

محقق معاصر، آیت الله سید محمدكاظم قزوینی [2] ، ضمن كتابی كه درباره ی حیات امام هادی علیه السلام نوشته اند، 346 شاگرد از شاگردان مكتب امام علی النقی علیه السلام را نام برده و 327 صفحه از كتاب را مخصوص این فصل ساخته اند.

حضرت ابوالحسن، امام علی النقی، آن جمال جمیل رحمانی، پس از بیست سال جلوه گری و نور افشانی در سپهر صمیمیت و صفا، در شهر سامرا به شهادت رسید و با رحلت مظلومانه ی خویش، دانشمندان و دل آگاهان را غرق در حسرت و اندوه ساخت.

و یزیدیان عباسی را سخت در ترس و هراس



[ صفحه 20]



انداخت چنان كه از تشییع جسد مقدس امام علیه السلام جلوگیری كردند و مردم را كه در آرزوی دیدار واپسین، با رهبر معصومشان لحظه شماری می كردند و انتظار داشتند هر چه باشكوه تر بتوانند در تشییع پیكر پاكی و پارسایی، و در فش دانش و دین شركت كنند، ناكام گذاشتند.

به ناچار، نزدیكان امام، پیكر آن حضرت را در خانه ی خویش، كفن و دفن كردند و جهان علم و ایمان را در فراق آن رهبر معصوم و فضیلت مظلوم، برای ابد محروم و مغموم ساختند.

شاعران شیعی كه فرات فریادشان و شریعه ی شعرشان، همیشه از عاشورا سرچشمه می گیرد، زراندوزان و زورمداران بنی عباس را رسوای خاص و عام ساختند:

محمد بن اسماعیل بن صالح صمیری قمی، از زمره ی شاعران شیعی بود كه در تكریم این عاشورا و برای تسلیت به امام حسن عسكری علیه السلام قصیده ی غرایی ساخت و جالب اینكه پیش از تولد دادگستر جهان، مهدی موعود - كه جان جهانیان فدایش باد - سرود امید را سر داد و حدیث حبیب و روایت یار را زینت تاریخ ساخت، صمیری قمی كه خود از یاران و شاگردان امام هادی علیه السلام بود، پس از شهادت آن حضرت، مهر از دفتر دل برداشت و گوش تاریخ را چنین نواخت: [3] .



[ صفحه 21]



الأرض خوفا زلزلت زلزالها

و اخرجت من جزع أثقالها

عشر نجوم افلت فی فلكها

و یطلع الله لنا امثالها

بالحسن الهادی ابی محمد

تدرك اشیاع الهدی آمالها

یا حجج الرحمان احدی عشرة

آلت بثانی عشرة مالها


[1] (عاشرهم اكفرهم) ؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 276.

[2] ايشان در سال 1373 ش. به جهان باقي شتافتند.

[3] مأثر الكبراء في تاريخ سامرا، ج 3، ص 326.